loading...
سراب دانلود
ADMIŊ بازدید : 372 یکشنبه 25 اسفند 1392 نظرات (0)

 

.مجموعه جک و لطیفه (1)

به لره میگن: خدا رو میشناسی؟

 

میگه: وقتی رفت و آمد نباشه از کجا بشناسم!

 

*******************************

 

يه روز معلم به شاگرداش ميگه: بچه ها بيايد بريم براي اومدن بارون دعا کنيم.

 

بچه ها میگن: دعاي ما که برآورده نمي شه!

 

معلم ميگه: چرا؟ دعاهاي شما برآورده مي شه!

 

بچه ها میگن: اگه دعاي ما برآورده مي شد که تا الان شما صد بار مرده بودین

 

*******************************

 

ترجیح میدهم در فیس بوک باشم و به درس خواندن فکر کنم تا اینکه در حال درس خواندن باشم و کی از فامیل های دور دکتر شریعتی).

 

*******************************

 

ای کسانی که ایمان آوردید، جدی جدی ایمان آوردید؟ دیگه آیه نازل نکنیم؟ ردیفه؟ 

 

*******************************

 

ديشب خواب ديدم ازدواج كردم صبح بلند شدم صدقه دادم! 

 

*******************************

 

نصیحت غضنفر به زنش: هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش... 

 

بی توجه از بغلش رد شو... این کار از صدتا فحش براش بدتره.

 

*******************************

 

خدا رو شکر زمان شاه اینترنت نبود ، وگرنه بابابزرگامون میگفتن یادش بخیر زمان شاه اینترنت با سرعت خداتا میدادن دوزار

 

*******************************

 

چند روز پیش اتفاقی توی یه مجله یه مطلب خیلی تکون دهنده درباره مضرات سیگار خوندم که واقعا شوکم کرد ، 

 

منم تصمیم گرفتم دیگه مجله نخونم ...!!

 

*******************************

 

این فیسبوک مارو چی فرض کرده؟

 

هرچی در و داف عروسک هستش این بغلش نشون میده

 

میگه ممکنه بشناسیشون!

 

نوکرتم من اگه اینارو می‌شناختم

 

که فیسبوک نمیومدم آخه...!!!

 

*******************************

 

خدایا شکرت كه به کمک فيس بوك ، تونستیم به مفهوم دقیق این مطلب پی‌ ببریم : "یه دوست دارم که دوست داره با دوست تو دوست بشه , تو دوست داری با دوست من که دوست داره با دوست تو دوست بشه دوست بشی 

 

*******************************

 

اگه ایران الان یه کشور خیلی پیشرفته بود، مطمئن باشید الان ما تو یه کشور عقب افتاده بدنیا میومدیم، 

 

که به دنبال گرفتن اقامت و گرین کارت ایران بودیم!!

 

*******************************

 

یکی از دوستان تعریف می‌کرد که یه بار سر یه چارراه، یه دونه از این وانت سبزی فروشا، چراغ قرمزو رد کرد. 

 

پلیسه از تو بلندگوش گفت : وانت کجا مییرییییییییییی؟ وانت تو بلندگوش گفت : دارم می‌رم خونه!!!

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 112
  • کل نظرات : 139
  • افراد آنلاین : 24
  • تعداد اعضا : 824
  • آی پی امروز : 197
  • آی پی دیروز : 67
  • بازدید امروز : 307
  • باردید دیروز : 182
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 307
  • بازدید ماه : 2,279
  • بازدید سال : 57,474
  • بازدید کلی : 883,760
  • کدهای اختصاصی